|
اینستاگرام | امکان تازه برای گزارش اطلاعات نادرست و جعلی
- اینستاگرام | امکان تازه برای گزارش اطلاعات نادرست و جعلی
یک سخنگوی فیسبوک، شرکت آمریکایی که کنترل شبکه اجتماعی اینستاگرام را نیز در دست دارد با اعلام این مطلب تصریح کرد که ابزار جدید به کاربران امکان میدهد در صورت تشخیص اطلاعات نادرست و جعلی بر روی گزینه «گزارش» کلیک کنند و سپس با انتخاب «خبرنادرست» توجه حقیقت سنجهای مستقل محتوا را به مطلب گزارش شده جلب کنند.
بدین ترتیب به محض گزارش محتواهای خبری مشکوک حقیقت سنجهای مستقل دست به کار میشوند و اقدام به بررسی صحت و سقم مطلب گزارش شده میکنند. این امکان قرار است تا پایان ماه جاری میلادی (اوت) در اختیار بیش از یک میلیارد کاربر اینستاگرام قرار گیرد.
سخنگوی شرکت فیس بوک در ادامه میگوید: «افراد با مشاهده مطالبی بر روی اینستاگرام که فکر میکنند جعلی و نادرست است از این پس میتوانند با استقاده از این امکان به ما گزارش کنند.»
این مسئول شرکت فیسبوک همچنین تاکید کرد که این شرکت برای محدود کردن انتشار مطالب و خبرهای جعلی بر روی کلیه پلت فرمها و زیر مجموعههای خود سرمایه گذاری سنگینی کرده است.
به گفته مسئولان فیسبوک، مطالب نادرست و جعلی که توسط کاربران اینستاگرام گزارش شود در صورت عدم تخطی از قوانین این شبکه اجتماعی حذف نمیشوند اما در گزینه «اکسپلور» دیگر به کاربران پیشنهاد نمیشوند و همچنین در گزینه جستجو بر اساس هشتگ ظاهر نخواهند شد.فیسبوک همچنین در نظر دارد با استفاده از فناوری هوش مصنوعی قبل از گزارش شدن مطالب نادرست و جعلی توسط کاربران این نوع محتوا را شناسایی کند.
اینستاگرام ، شبکه اجتماعی همرسانی عکس و ویدئو پس از استقبال زیاد کاربران نظر مسئولان فیس بوک را نیز به خود جلب کرد و سبب شد تا مارک زاکربرگ و دوستانش در سال 2012 سهام این شبکه اجتماعی محبوب کاربران اینترنت را به ارزش یک میلیارد دلار آمریکا خریداری کنند.
تئاتر موزیکال «اشکها و لبخندها»
- تئاتر موزیکال «اشکها و لبخندها»
تئاتر موزیکال «اشک ها و لبخندها» با طراحی و کارگردانی هادی قضات و رهبری ارکستر نصیر حیدریان که براساس قطعه موسیقایی «اشک ها و لبخندها» ساخته ریچارد راجرز تولید شده است، تا هفتم شهریور در تالار وحدت روی صحنه است.
28 مرداد 1398 / 23:26
خودروهای غولپیکر استودبیکر در دوران رکورد بزرگ
- خودروهای غولپیکر استودبیکر در دوران رکورد بزرگ
895207
24 مرداد 1398 - 08:40741 بازدید
برترینها: شرکتهای کمی از سقوط بازار سهام در سال 1929 که ایالات متحده و بسیاری از دنیای غرب را در رکورد اقتصادی فرو برد، گریختند. یکی از بدترین ضربهها به صنعت خودروسازی بود، چون بدیهی است فروش اتومبیل به کسانی که از کار بی کار شده بودند سخت بود.
قبل از سقوط بازار، فروش شرکت خودروسازی آمریکایی استودبیکر رونق داشت. این شرکت با سه کارخانه بزرگ 90 هکتار مساخت داشت و هر سال بیش از 180 هزار خودرو تولید میکرد. وقتی رکورد بزرگ اتفاق افتاد، استودبیکر مثل بسیاری از شرکتها فعالیت خود را کاهش داد و بسیاری از کارگرانش را اخراج کرد. این شرکت به سختی از رکود بیرون آمد. رئیس هیئت مدیره آن خودکشی کرد. تصمیمات بدی در دهههای 30 و 40 گرفته شد و رقابت سختی با شرکتهای خودروسازی مثل فورد و ژنرال موتورز داشت.
در میان همه این مشکلات، استودبیکر یک ماکت عظیم چوبی از استودبیکر پرزیدنت ساخت. پرزیدنت یکی از بهترین مدلهای این شرکت بود. این خودرو در سال 1926 عرضه شد، موتور شش سیلندر 5.8 لیتری و 122 اسب بخار قدرت داشت که آن را پادشاه سرزمین رکوردداران سرعت میکرد. همچنین فیلترهای مدرنی برای هوا، روغن و سوخت و یک ترموستات پیشرفته داشت.
این شرکت در سال 1931 برای فروش بهتر، یک ماکت عظیم چوبی از پرزیدنت ساخت که دو و نیم برابر محصول اصلی بود. این مدل بیش از 12 متر طول و 4.2 متر ارتفاع داشت. همچنین 5.5 تن وزن داشت و بدنه آن از کاج سفید ساخته شده بود. چرخهای آن هم بیش از 2 متر قطر داشتند.
این خودروی چوبی در شهر ساوتبند (South Bend) در ایالت ایندیانا مونتاژ شد و تبلیغات خوبی برای این شرکت و یک جاذبه دیدنی برای ساکنان منطقه و گردشگران گذری شد.
متاسفانه اقدامات کمی برای حفظ این خودروی چوبی در برابر سرمای زمستان انجام شده بود. این خودرو تا بهار سال 1936 دوام آورد و سپس توسط شرکت سوزانده شد.
اما علاقه استودبیکر به ساخت خودروهای غول پیکر به پرزیدنت چوبی ختم نشد. در نمایشگاه جهانی سال 1933 شیکاگو، استودبیکر از یک غول دیگر رونمایی کرد: ماکت لندکروز استودبیکر که 24 متر طول و 9 متر ارتفاع داشت و از جنس گچ با اسکلت چوبی بود.
منبع: amusingplanet
مردم اتیوپی در عرض 12 ساعت 350میلیون درخت کاشتند!
- مردم اتیوپی در عرض 12 ساعت 350میلیون درخت کاشتند!
892520
13 مرداد 1398 - 08:272700 بازدید
درحالی که بیشتر مردم به باغ و باغچه هایشان پناه میبرند، به گیاهان آب میدهند و از میوههای تابستانی لذت میبرند، مردم اتیوپی به خاطر یک هدف بزرگ مشترک یک روز کار و زندگیشان را رها کرده اند.
برترینها: تابستان بهترین زمان برای کثیف شدن است، به خصوص اگر دلیل خوبی برای آن داشته باشید. درحالی که بیشتر مردم به باغ و باغچه هایشان پناه میبرند، به گیاهان آب میدهند و از میوههای تابستانی لذت میبرند، مردم اتیوپی به خاطر یک هدف بزرگ مشترک یک روز کار و زندگیشان را رها کرده اند. هدف آنها بازسازی چشم انداز کشور و همچنین ترمیم آسیبهای ناشی از جنگلزدایی و تغییرات آب و هوایی است.
مسئولان اتیوپی ادعا کردند که در تلاش برای احیای چشمانداز کشور بیش از 350 میلیون درخت کاشته اند
این روز بزرگ 29 جولای بود. مردم در 1000 سایت مختلف در سراسر کشور جمع شدند تا 200 میلیون نهال بکارند. این هدف به خودی خود بزرگ و بلندپروازانه بود، اما تا پایان روز توانستند 350 میلیون درخت بکارند، یعنی خیلی بیشتر از چیزی که قرار بود!
وزیر فناوری و نوآوری اتیوپی در توئیتر خود نوشت که کسانی که در این فعالیت شرکت کردند توانست 353633660 نهال را در عرض 12 ساعت بکارند. هرچند این رکورد به صورت رسمی تایید نشده، اما کاملا مشخص است که تعداد زیاد درختان به راحتی میتواند رکورد کاشت 50میلیون درخت در یک روز را بشکند که سال 2016 در هند به دست آمد.
برخی مدارس و ادارات دولتی این روز را تعطیل کردند تا همه بتوانند در این فعالیت شرکت کنند. خود نخست وزیر هم شرکت کرد و اولین نهال را کاشت.اما برنامه اتیوپی به همین یک روز ختم نمیشود. آنها قصد دارند امسال 4میلیارد درخت بکارد و تا کنون 2.6میلیارد درخت کاشته اند.
اتیوپی بیشتر جنگلهای خود را در قرن اخیر از دست داده است. در آغاز قرن بیستم یک سوم این کشور پوشیده از جنگل بود، اما این رقم تا سال 2000 به 4درصد کاهش یافت. این کاهش با افزایش جمعیت اتیوپی ارتباط دارد. از سال 1960 جمعیت این کشور چهار برابر شده و به 100میلیون نفر رسیده است. با افزایش جمعیت تقاضا برای زمین کشاورزی و چوب افزایش مییابد که یکی از دلایل جنگلزدایی است.
منبع: boredpanda
اتیوپی در تلاش برای مبارزه با جنگل زدایی تنها نیست. چین قصد دارد پوشش جنگلی خود را در همین دهه تا 23 درصد افزایش دهد.
ویوین لی؛ ستارهای که بر باد رفت
- ویوین لی؛ ستارهای که بر باد رفت
417867
17 تیر 1398 - 14:2731244 بازدید
برترینها: ویوین لى، ستاره تئاتر و سینماست. زیباروى بریتانیایی که در جلد اسکارلت اُوهاراى پرغرور برباد رفته فرو رفت و خاطره این نقش و این فیلم حماسی و عاشقانه را براى همیشه در ذهن شیفتگانش حک کرد و خود نیز به شهرهاى بى بدیل در دنیاى بازیگرى مبدل شد.
ویوین لی، آمیزه اى از تضادها بود. بازیگری که سیلانى از زیبایی، معصومیت، اغواگری، و خودخواهی را یک جا در وجود خویش داشت و چون چشمه اى که سنگ ریزه اى را هم در دل پنهان نمى دارد بر پرده سینما و صحنه تئاتر جارى مى ساخت.
کسى که جدا از نقش هاى جسورانه سینمایى اش، در قالب برخی زنان برجسته دنیای نمایش و ادبیات چون آناکارنینا، لیدی مکبث، اوفلیا و کلئوپاترا نیز ظاهر شد و خوب درخشید، اما فروغش در زیر سایه سنگین و گسترده همسر بازیگرش یعنى سِر لارنس الیویه در تئاتر کمتر دیده شد و بیشتر نقش هاى سینمایى اش در یادها ماند.به گزارش برترین ها به نقل از بی بی سی، او دو بار موفق به دریافت جایزه اسکار بازیگرى شد، یک بار برای ایفای نقش اسکارلت اُوهارا در فیلم برباد رفته ساخته ویکتور فلمینگ و بار دیگر برای بازی اش در نقش بلانش دو بوآ در فیلم اتوبوسی به نام هوس ساخته الیا کازان.
ستارهاى متولد شدویوین مری هارتلی، در سال 1913 از پدر و مادری بریتانیایی در دارجلینگ هند به دنیا آمد. کودکیاش را در مدارس مذهبی گذراند و بعد از آن وارد آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک شد و در رشته بازیگری درس خواند.
در 19 سالگی با وکیلی به نام لی هولمن ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام سوزان شد. ویوین تحصیلاتش در رشته بازیگری را رها کرد چرا که همسرش با کار او در تئاتر و سینما مخالف بود اما نام کوچک همسرش را به عنوان اسم هنریاش برگزید تا خوش آهنگتر باشد.
نخستین نقش او در تئاتر، نمایش «نقاب فضیلت» بود که در نقش فاحشهای با چهره معصوم بازی کرد و تواناییاش را در ایفای نقش شخصیتهایی با ذات دوگانه به نمایش گذاشت. نخستین فیلمش نیز فیلمی انگلیسی بود به نام همه چیز خوب به نظر میرسد بود که در آن در نقش کوتاهی ظاهر شد.او در 19 فیلم بازی کرد که جدا از برباد رفته که معروفترین فیلم اوست، باید از فیلمهایی چون اتوبوسی به نام هوس، دریای عمیق آبی، آناکارنینا،پل واترلو و سزار و کلئوپاترا نام برد.
آخرین کار ویوین لى در سینما، بازی در فیلم کشتی احمقها ساخته استنلی کرامر بود که در سال 1965 ساخته شد.
ویوین و لارنس
ویوین در دوران بازیگریاش در نقشهای شکسپیری در تئاتر اولد ویک لندن با لارنس اولیویه، بازیگر بزرگ تئاتر و سینمای بریتانیا آشنا شد. او برای نخستین بار در سال 1937 در نمایش هملت، در نقش اوفلیا در مقابل لارنس اولیویه قرار گرفت. در همین سالها بود که عاشق اولیویه شد، عشقی که سرانجامش ازدواج و زندگی مشترک بیست ساله توام با تنش و افتخار بود.
آنها هر دو از همسرانشان جدا شدند و در سال 1940 با هم ازدواج کردند. به اعتقاد ریچارد استرلینگ، مورخ سینما، سه نقش شمایل گونه، افسانه ویوین لی را ساخته است، اسکارلت اوهارا، بلانش دو بوآ و لیدی اولیویه.رابطه پر حرارت و ازدواج عاشقانه آن دو مورد توجه مردم و همواره بر سر زبانها بود. ویوین اتکای زیادی به اولیویه داشت و او را نیروی محرکه خویش میدانست. به گفته مالی هسکل در کتاب "صادقانه بگم عزیزم"، عشق او به لارنس اولیویه، هم وجودش را تعریف میکرد و هم برایش تباه کننده بود.
در دهه پنجاه، با تشدید بیماریهای روانی و جسمی ویوین، رابطه او با لارنس اولیویه نیز دچار تنش شد و در نهایت آنها در سال 1960 از هم جدا شدند. او بعد از جدایی از لارنس اولیویه نیز به بازیاش در تئاتر ادامه داد اگرچه هرگز نتوانست موفقیتهای دوران گذشته را تکرار کند.
بربادرفتهبسیاری معتقدند که تصور ساخته شدن فیلم بربادرفته بدون حضور ویوین لی، غیر ممکن بود. واقعیت این است که ویوین لی، تا پیش از حضور در فیلم برباد رفته، بازیگر گمنام اما با استعدادی بود که با بازی در نقش اسکارلت اُوهارا به ستارهای مشهور تبدیل شد.
او کتاب بربادرفته را خوانده بود و از وقتی شنید که میخواهند فیلمی بر آن اساس در هالیوود بسازند، شوهر و دخترش را رها کرد و به همراه لارنس اولیویه که برای بازی در فیلم بلندیهای بادگیر عازم آمریکا بود، از لندن به لس آنجلس رفت.شباهتهای ویوین لی که در آن زمان 25 سال داشت، به اسکارلت در رمان مارگارت میچل، غیرقابل انکار بود: زنی با پوست سفید و چشمانی سبز که ترکیبی از لطافت و شهامت بود. او چهرهای زیبا ودلپذیر اما خویی سرکش و غرور و تکبری آزاردهنده داشت که او را به شخصیت اسکارلت نزدیک میکرد.
او با زیبایی جادویی و افسونگرانهاش، توانست ستارگان بزرگی چون بت دیویس، کاترین هیپورن، جون کرافورد و باربارا استانویک را که برای بازی در نقش اسکارلت، رقیب او بودند، مغلوب کند و این نقش را از آنِ خود کند. نقشی که برای آن 1400 نفر داوطلب بودند و از 90 نفر تست بازیگری گرفته شد.
روی صحنه تئاتراگرچه بسیاری از مردم جهان، ویوین لى را با نقشهای سینماییاش به ویژه با اسکارلت اوهارا میشناسند اما او یکی از برجستهترین زنان بازیگر تئاتر و بازیگری متعلق به سنت تئاتری قدرتمند انگلستان بود که در نمایشهای شکسپیری لارنس اولیویه و کارگردانهای بزرگ دیگر انگلیسی مثل جان گیلگاد و پیتر بروک بازی کرد و در کنار بازیگرانی چون چارلز لافتون، رکس هریسون، و رالف ریچاردسون بر صحنه تئاتر انگلستان، شکوه خیره کنندهای داشت.
ویوین لی جمعا در بیش از 40 نمایش بازی کرد که از میان آنها باید از نمایشهای پوست دندانهای ما نوشته تورنتون وایلدر، تیتوس اندرونیکوس، مکبث، هملت، کلئوپاترا، شب دوازدهم نوشته شکسپیر و دکتر بر سر دوراهی نوشته برنارد شاو نام برد.آخرین حضور او در تئاتر، بازی در نمایش ایوانف اثر آنتون چخوف و به کارگردانی جان گیلگاد در لندن بود.
اتوبوسی به نام هوس
اتوبوسی به نام هوس اثر تنسی ویلیامز، نمایشی است که موضوع و شخصیتهای آن در دهه پنجاه در جامعه آمریکا، غیرمتعارف و سنتشکنانه بود و الیا کازان پیش از ساختن فیلمی بر اساس آن، آن را در برادوی با شرکت جسیکا تندی در نقش بلانش دو بوآ و مارلون براندو روی صحنه برده بود.از طرفی ویوین لی نیز تقریبا همان زمان نقش بلانش را بر روی صحنه تئاتر لندن اجرا می کرد و الیا کازان او را برای بازی در نقش بلانش دوبوآ برگزید. نقشی دشوار در برابر مارلون براندو که دومین جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.
ویوین در این فیلم، نقش زنی را بازی میکرد که سعی داشت روح درهم شکستهاش را پشت نجابت ظاهریاش پنهان کند. شخصیت بلانش خیلی به شخصیت واقعی ویوین نزدیک بود و همان وجه دوگانه درونی او را بیان میکرد و اروتیسم و جنون تدریجی او را نشان میداد.بلانش دوبوآ، نماینده زنان بورژوا و اشرافی جنوب آمریکا بود. زنانی که بحران سرمایه داری دهه 40 آمریکا زندگی آنها را از هم گسیخته و جز نوستالژی رنگ پریده و مبهم شکوهی بیبنیاد که در چمدانی از لباسهای فاخر بیدزده، جواهرات بدلی، نامی اشرافی و بدهیهای سنگین خلاصه میشد، چیزی برایشان باقی نگذاشته بود , ویوین لی، این غرور کهنه و از دست رفته اریستوکراتیک را به بهترین شکلی به نمایش گذاشت. بازی در این فیلم نیز باعث تشدید افسردگی روحی ویوین شد و به گفته خودش او را دچار جنون کرد.
جدال با بیماری و مرگدر دهه شصت، بیماری ویوین لی روز به روز شدیدتر شد و باعث وقفههای طولانی میان فیلمها و اجراهای تئاتری او شد. به علاوه ابتلا به بیماری سل، دو بار سقط جنین، افسردگی، از دست دادن حافظه و شوک درمانی، لطمه زیادی به فعالیت حرفهای او وارد کرد.
ویوین لى در هشتم ژوئیه 1967 بر اثر بیماری سل از پا درآمد. در این زمان او تنها 53 سال داشت. جنازهاش را سوزاندند و خاکسترش را در دریاچهای در نزدیکی خانهاش ریختند.
.: Weblog Themes By Pichak :.